در این مطلب قصد داریم شما را با انواع نمودارها در تحلیل تکنیکال آشنا کنیم . علاقمندان به سرمایه گذاری برای تحلیل داده ها و اطلاعات بازار نیاز به گراف ها و نمودارها دارند تا از آن طریق بتوانند تحلیل خود را بروی نمودار پیاده و آینده را پیش بینی کنند . سالهاست که نمودارهای زیادی با کاربردهای مختلف در بازار و علم تحلیل تکنیکال استفاده میشود که از جمله آنها میتوان به نمودارهای Baseline , Area ، Heikin Ashi ، point and figure اشاره کرد . هر کدام از این نمودارها کاربرد خاص خود را دارد و هر کس بسته به دانش خود از آنها استفاده میکند .قبل از پرداختن به ویژگی های هر یک از این نمودارها می بایست درک درستی از انواع قیمت هایی که در طول روز توسط معامله گران ، معامله میشود داشته باشید به همین جهت به مطلب زیر دقت کنید .
فرض کنید به بازار لوازم التحریر میروید و قصد خرید یک بوم نقاشی را دارید همه فروشگاه ها در بازار لوازم التحریر یک نوع بوم نقاشی با برند خاص دارند اما به جهت رقابتی که با هم دارند و هم چنین تفاوت قیمت خرید آنها ، قیمت های مختلفی را به شما می گویند (بازار رقابتی). واضح است که آن فروشگاه ها به عنوان فروشنده بوم نقاشی هستند (عرضه فروشندگان در بازار) و شما به عنوان خریدار هستید . هم چنین در این بازار مشتریان زیادی هم چون شما وجود دارند که دنبال بوم نقاشی میگردند (تقاضای خریداران در بازار). همانطور که میدانید همیشه خریداران در چنین بازاری در فروشگاهی خرید میکنند که بوم نقاشی را با قیمت کمتری عرضه میکنند حال ممکن است فرد خریداری نتواند چانه بزند و بوم نقاشی را بدون تخفیف بخرد اما فرد دیگری قدرت چانه زنی خوبی داشته باشد و بوم نقاشی را با قیمت پاینتری تهیه کند (معامله قیمت های مختلف در یک روز بروی یک محصول مشخص) . بنابراین از اول صبح که بازار لوازم التحریر باز میشود تا پایان روز شاهد معامله خریداران و فروشندگان روی محصول بوم نقاشی در قیمت های متفاوتی هستیم (به همان دلیل چانه زنی خریداران و رقابت بین فروشندگان) . واضح است که اگر تمام این قیمت ها و معاملات بین خریداران و فروشندگان را در یک دفتر ثبت کنیم (نمودار) میتوانیم اولین قیمتی (قیمت باز شدن) که در طول روز معامله شده است و آخرین قیمتی که ( قیمت بسته شدن) در پایان روز معامله شده را ، از این دفتر ثبت به آسانی بخوانیم . هم چنین میتوانیم بالاترین و پایینترین قیمتی که مورد معامله قرار گرفته است را در این دفتر ثبت بخوانیم . حال اگر این قیمت ها را در قالب یک نمودار بخواهیم نمایش دهیم به این شکل می شود .
انواع نمودار ها :
- نمودار میله ای(Bar chart)
- نمودار شمعی(Candlestick chart)
- نمودار خطی(Line chart)
نمودار میله ای :
شکل بالا یک میله در نمودار میله ای را نمایش می دهد . این نمودار از جزییات مناسبی برخوردار است به گونه ای که با مشاهده آن ، تحلیل گر متوجه قیمت های باز شدن (opening price) ، قیمت بسته شدن (closing price) ، بالاترین قیمت (High) و پایین ترین قیمت (Low ) می شود و میتواند درک درستی از نوسان قیمت در طول یک دوره زمانی (مثلا یک روزه) داشته باشد.
میله ها میتوانند صعودی یا نزولی باشند اگر در طول یک بازه زمانی روزانه قیمت در ابتدای بازار پایین باز شود و در پایان بازار روی قیمت بالاتری بسته شود میله صعودی است به همین ترتیب اگر قیمت در یک بازه ی زمانی بالا باز شود و پایین بسته شود میله نزولی شکل میگیرد . توجه کنید که قیمت باز شدن همیشه در سمت چپ میله نمایش داده می شود و قیمت بسته شدن همیشه در سمت راست .
نمودار شمعی :
نمودار کندل استیک یا شمعی ژاپنی از رایجترین و پرکاربردترین نمودارهای علم تحلیل تکنیکال است . این نمودار همانند نمودار میله ای جزییات مهم قیمتی را نمایش می دهد و بسیاری از تحلیل گران از این نوع نمودار استفاده میکنند . شکل این نمودار شبیه یک شمع با فیتیله است . فیتیله این شمع ممکن است در بالا باشد (H) یا در پایین (L) . هر زمان که کلمه کندل (Candle) را شنیدید منظور همان یک شمع هست . این کندل ها دارای بدنه هستند و بدنه شمع یا کندل جزییات مهمی را ، از روند قیمتی به بیننده منتقل میکند (کندل صعودی یا نزولی ). در صورتیکه قیمت در یک بازه زمانی در پایین باز شود و در پایان آن بازه زمانی قیمت بالاتر بسته شود کندل صعودی است و برعکس آن کندل نزولی .
نمودار خطی :
ساده ترین نوع نمودار ، نمودار خطی است . نمودار خطی یا Line chart همانند نمودارهای بالا جزییات کمتری از نوسانات قیمت را در اختیار تحلیلگر قرار میدهد به همین دلیل استفاده از آن کمتر است . این نمودار از به هم پیوستن قیمت های بسته شدن یک دوره یا بازه زمانی خاص تشکیل شده است و به شکل زیر است .